پیشگفتار
امیر المؤمنینعلیه السلام مىفرماید:«ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب; بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.»
دروغ، سخن بر خلاف حقیقت است و دروغ گو کسى است که بر خلاف حقیقت، خبرى مىدهد. درقرآن مجید بیش از سیصد آیه پیرامون واژه کذب(دروغ) ودیگر مشتقات آن وارد شده ، که مجموعاً نشانگر زشتی دروغ و بیزاری خداوند از دروغ گواست . درتمام ادیان و مذاهب ومکاتب اخلاقی دروغ امری ناپسند ومذموم ذکر شده است. رسول خدا صلى الله علیه وآله فرموده است: دروغ گویى از پستى روح ریشه مىگیرد (لایکذب الکاذبالا من مهانة نفسه).
ایرانیان باستان نیز دروغ گویی را سخت ناپسند میدانستند، "هردوت " مورخ یونانی سدهی پنجم قبل از میلاد مسیح این چنین مینویسد: " ایرانیان به فرزندان خود از پنج سالگی تا بیست سالگی آداب نیکوی زرتشتی و راست گویی میآموختند، آنها دروغگویی را بدترین عیب می دانستند."
در این جا پرسشى پیش مىآید که چرا زشتى دروغ از گناهان دیگر بیشتر است؟ شاید علت آن این باشد که دروغ، دروغ مىزاید. دروغ، راه رابراى زشتىها باز مىکند. دروغ سپر جنایات قرار مىگیرد و دروغ گو را بر اثرارتکاب گناه دلیر مىکند.
دروغ نه تنها خودش گناه است، بلکه گناهانی را نیز در پى دارد، ولى گناهان دیگر خودشان هستند و بس. پس از ارتکاب گناه، به گناهکار پشیمانى دست مىدهد که ممکن است موجب توبهاش شود، ولى دروغ گو، پس از دروغ، خود را موفقتر مىبیند و براى دروغ دیگر آماده مىشود.
اما سئوال اینجاست که چرا فکر می کنیم رهایی و نجات، در گروی دروغگویی است و همیشه و همه جا راستگویی نجات بخش نیست؟ چه چیزی باعث می شود ما به این فکر بیفتیم که دروغ گفتن، بهترین راه حل در وضعیت موجود است؟ چه ترسی در پشت این انتخاب اشتباه، پنهان شده است؟ ترس از این که اشتباه کرده باشیم؟ ترس از این که دیگران از ما خوششان نیاید؟ ترس از این که قادر نباشیم حقیقت را در قالبی محترمانه، قابل پذیرش و قابل تحمل عرضه کنیم؟
پیامبر اکرم (ص) برای مقابله با این اندیشه، در گفتاری فرموده است: «راستی کنید (راستگو و راست کردار باشید)، اگرچه بپندارید که راستی مایه هلاکت است؛ زیرا این گونه نیست، بلکه راستی مایه نجات است و از دروغ بپرهیزید، اگرچه به نظر شما دروغ مایه نجات باشد؛ زیرا دروغ در واقع مایه هلاکت و نابودی است.» نهج الفصاحه حدیث(1127)
از سخن پیامبر می توان فهمید که نجات واقعی بر محور راستی و صداقت است؛ زیرا راستگو و راست پیشه هیچ گاه بر خلاف واقع و آنچه هست و بدان ایمان دارد، سخن نمی گوید و اقدام نمی کند و احترام به حقیقت و واقعیت، احترام به شخصیت انسانی است و نجات یعنی همین.
در مقابل، دروغ گو سخنی می گوید که واقعیت ندارد و خودش آن را باور ندارد و این در حقیقت، اهانت به خویش و تحقیر شخصیت خود است و هلاکت یعنی همین، در حقیقت" راستی مایه آرامش است و دروغ مایه تشویش." (نهجالفصاحه 1864)
روان شناسان می گویند، فرایند دروغگویی از سن 4 تا 5 سالگی آغاز می شود، یعنی همان زمانی که کودک، نسبت به استفاده از زبان، آگاهی پیدا می کند. البته دروغ کودکان، معمولا بی ضرر و صرفا به قصد رهایی از مخمصه یا رسیدن به آن چیزی است که دوست دارند داشته باشند.
اما در میان بزرگسالان، اگر دروغ های مصلحتی را کنار بگذاریم، به اشخاصی برمی خوریم که خیلی زیاد و در مسائل کوچک و بزرگ، دروغ می گویند.علم روانشناسی پدیده مذکور را دروغ گویی مرضی نام نهاده است، دروغ گوهای مرضی، دروغ می گویند تا در خیال خودشان از حریمشان محافظت کنند، دوست داشتنی و موجه به نظر برسند، به منافع مادی یا اجتماعی بیشتری دست پیدا کنند و یا این که از مجازات فرار کنند.
با فرض این که شخص دروغ گو از نظر روانی دچار مشکل حادی نیست، دروغ گو به خاطر فقدان مهارت، دست به نوعی انتخاب اشتباه می زند و از بین راست و دروغ ، دروغ را انتخاب می کند تا به زعم خودش، شرایط را به نحو مؤثری مدیریت کرده باشد.
روان شناسان، برخی از مهم ترین دلایلی را که باعث می شود دروغ بگوییم، این گونه فهرست می کنند:
می خواهیم از درگیری پرهیزکنیم ، نمی خواهیم باعث خشم یا صدمة کسی بشویم ، نمی خواهیم احساسات کسی را جریحه دار کنیم، می خواهیم کسی را تخریب یا روحیهاش را تضعیف کنیم، می خواهیم احترام و تحسین دیگران را جلب کنیم، دوست داریم به قدرت بیشتری برسیم، نمی خواهیم با حقیقت تلخی دربارة خودمان مواجه شویم، دوست نداریم به اشتباهات خود اعتراف کنیم، می خواهیم فعلا روی قضیه ای را بپوشانیم... به این امید که شاید بعدا اوضاع بهتر شود.
آیا راهی برای مقابله با دروغگویی وجود دارد؟ بی شک ایمان و حاضر دانستن خدا در تمامی لحظات زندگی اصلیترین مشوق راستگویی و صداقت است. از نظر تربیتی و مدیریت اجتماعی این پرسش همواره قابل طرح است: آیا می توانیم با یادگیری و تمرین مهارت های ویژه ای، خودمان را مقید کنیم که همیشه و تحت هر شرایطی، حقیقت را بگوییم و از دروغگویی خودداری کنیم؟
پاسخ روان شناسان این است که بله، این کار در بیشتر مواقع امکان پذیر است، اما به تمرین و ممارست نیاز دارد. باید یاد بگیریم الگوهای فرار از حقیقت را که در ذهنمان شکل گرفته، کم کم از بین ببریم تا بتوانیم نوعی رابطة سالم و احترام آمیز را با مخاطبان برقرار کنیم اگر به دروغ گویی عادت کردهایم ، بهتر این است که اول از همه، ذهنیت خود را تغییر دهیم تا بتوانیم راست گویی مهارتی را بیاموزیم و به کار ببندیم.
تحقیق ذیل بیانگر دیدگاه مردم تهران نسبت به دروغ و دروغ گویی است که توسط مرکز مطالعات و تحقیقات روزنامه همشهری انجام شده است.
کلیات تحقیق
در این گزارش با به کارگیری نظرسنجی تلفنی و بدست آوردن آمارها، پردازش و تحلیل علمی آنها، سعی شده است تا به دیدگاه پاسخگویان نسبت به دروغ و انگیزههای دروغگویی در جامعه دست یافت. این گزارش حاصل جمع آوری پاسخ 1200نفر از مردم تهران به پرسشنامه تهیه شده توسط واحد نظرسنجی تلفنی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای موسسه همشهری است.
این افراد به صورت تصادفی و بر اساس مراجعه به فهرست شماره تلفن ها (از 22000000 الی 88999999) انتخاب شدند. در این گزارش نظر کسانی که تمایل به پاسخگویی به تمام پرسش های تحقیق را داشته اند، منعکس شده است.
اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق دستیابی به مجموعه اطلاعات و پاسخ هایی است که پاسخگویان در مورد میزان دروغگویی در جامعه و چرایی وجود این معضل در اجتماع بیان کرده اند .
روش نظرسنجی
در این پژوهش، از نظرات عامه مردم به صورت تلفنی (نظرسنجی تلفنی) به روش پیمایشی و نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. عددهای داخل جدول گرد شده است.
جامعه نمونه
در این تحقیق نمونه آماری شامل 1200 نفر از مردم تهران است لازم به ذکر است که از این تعداد62 درصد زن و38 درصد مرد هستند.
زمان اجرای نظرسنجی
این نظرسنجی از تاریخ 2 تا 5 تیرماه 1386 توسط گروه نظرسنجی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای روزنامه همشهری انجام شده است.
پرسشنامه نظرسنجی
1.جنس
2. سن
3. تحصیلات
4. به نظر شما همیشه باید راست گفت؟
5. - در چه مواردی میشود راست نگفت ؟
6. آیا در جامعه ما دروغ گفته می شود؟
7. به نظر شما چند درصد مردم دروغ میگویند؟
8. چرا مردم دروغ می گویند؟
9. مردها ممکنه بیشتر درباره چه موضوعاتی دروغ بگن؟
10. زنها ممکنه بیشتر درباره چه موضوعاتی دروغ بگن؟
11. بزرگترین دروغی که شنیدید از کی بوده؟
12. برای برچیده شدن دروغ از جامعه چه میتوان کرد ؟
چکیده:
طرح نظرسنجی حاضر، به منظور دست یافتن به میزان دروغگویی، علل و عوامل وجود این معضل و همچنین راههای مقابله با دروغ در جامعه انجام گرفته است. مهمترین یافته های این طرح به قرار زیر است.
1. 62 درصد از پاسخگویان را زنان و 38 درصد را مردان تشکیل می دهند.
2. 17 درصد پاسخگویان در گروه سنی 30 - 26 سال قرار دارند .
3. 38 درصد از پاسخگویان دارای تحصیلات دیپلم هستند.
4. از میان پاسخگویان، 52 درصد اعتقاد دارند در مواردی میشود راست نگفت و 48 درصد میگویند همیشه باید راست گفت.
5. از میان 625 نفر پاسخگویی که راست نگفتن را در بعضی مواقع مجاز دانستهاند، 54 درصد دروغ مصلحت آمیز، 21 درصد پیشگیری از فتنه و جنجال، 17 درصد رهایی از گرفتاری و 8 درصد کسب منافع شخصی را از موارد مجاز دانستن دروغ بیان کردهاند.
6. اکثریت مطلق پاسخگویان، معادل 99 درصد، وجود دروغ در جامعه را تایید کردهاند.
7. اکثریت پاسخگویان، معادل 41 درصد، معتقداند که 80 تا 100 درصد از مردم راست نمیگویند.
8. از میان 1200 نفر پاسخگو، 41 درصد علت راست نگفتن مردم را منفعتطلبی و 6 درصد مصلحت اندیشی دانستهاند.
9. 41 درصد از پاسخگویان پراکندگی جنسی را در میزان دروغگویی مردم یکسان دانسته و 32 درصد معتقدند که مردان کمتر راست میگویند.
10. از میان پاسخگویان، 63 درصد حرفهای غیرراست مردان را در زمینههای شغلی و اقتصادی، 16 درصد اخلاقی و خانوادگی، و 13 درصد در همه موضوعات دانستهاند.
11. بیش از نیمی از پاسخگویان (درصد) مسائل خانوادگی و روزمره زندگی را زمینه وجود معضل دروغ در زنان دانسته اند.
12. 35 درصد از کل پاسخگویان گوینده بزرگترین دروغی را که شنیده اند به یاد ندارند و آن دسته از پاسخگویان که بزرگترین دروغ شنیده شده را به یاد داشته اند، دوستان خود را گوینده این دروغ اعلام کرده اند (22درصد). سیاستمداران (مسئولین) با 15 درصد ، فامیل با 14 درصد ، همسر با 8 درصد و همکار با 6 درصد در رده های بعدی بودهاند.
13. از میان کل پاسخگویان 28 درصد فرهنگ سازی و آموزش را برای ترویج راستگویی در جامعه موثر دانسته اند ، 21 درصد از پاسخگویان نیز معتقدند که برای حذف این معضل از جامعه هیچ چاره ای نمیتوان اندیشید.
جنس پاسخگویان
بر اساس جدول شماره 1، از میان 1200 نفر پاسخگو 62 درصد زن و38 درصد مرد هستند.
سن پاسخگویان
بر اساس جدول شماره 2، از میان 1200نفر پاسخگو17 درصد بین 30-26سال و5 درصد بین 50-46 سال هستند.
تحصیلات پاسخگویان
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 3، از میان 1200 نفر پاسخگو 38 درصد دارای مدرک تحصیلی دیپلم و 18 در صد دارای تحصیلات لیسانس به بالا هستند.
از نظر پاسخگویان آیا همیشه باید راست گفت؟
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره4، از میان 1200 نفر پاسخگو 52 درصد اعتقاد دارند در مواردی میشود راست نگفت و 48 درصد میگویند همیشه باید راست گفت.
از نظر پاسخگویان در چه مواردی میشود راست نگفت؟
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 5، از میان 625 نفر پاسخگویی که راست نگفتن را در بعضی مواقع مجاز دانستهاند، 54 درصد دروغ مصلحت آمیز، 21 درصد جلوگیری از فتنه و جنجال، 17 درصد رهایی از گرفتاری و 8 درصد کسب منافع شخصی را از موارد مجاز دانستن دروغ بیان کردهاند.
از نظر پاسخگویان آیا در جامعه دروغ گفته میشود؟
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 6 ، از میان 1200 نفر پاسخگو، اکثریت قریب به اتفاق آنها معادل 99 درصد وجود دروغ در جامعه را تایید کردهاند.
از نظر پاسخگویان چند درصد مردم راست نمیگویند؟
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 7، اکثریت پاسخگویان معادل 41 درصد میزان راست نگفتن در جامعه را 80 تا 100 درصد دانستهاند.
علت راست نگفتن مردم از نظر پاسخگویان
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 8 ، از میان 1200 نفر پاسخگو، 41 درصد علت راست نگفتن مردم را منفعتطلبی و 6 درصد مصلحت اندیشی دانستهاند.
7 درصد از پاسخگویان علت راست نگفتن را ترس از ابراز حقیقت، ترس از یکدیگر(عدم اعتماد متقابل)ذکر کردهاند
از نظر پاسخگویان مردها کمتر راست میگویند یا زنها؟
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 9 ، از میان 1200 نفر پاسخگو، 41 درصد پراکندگی جنسی را در میزان دروغگویی مردم یکسان دانسته و 32 درصد معتقدند که مردان کمتر راست میگویند.
محاسبات آماری انجام شده نشان می دهد که در مجموع از نظر پاسخگویان این پژوهش، اعم از زنان و مردان، "مردان" کمتر راست می گویند.
زمینه های دروغگویی مردان از دیدگاه پاسخگویان
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 10، از میان 1200 نفر پاسخگو 63 درصد حرفهای غیرراست مردان را در زمینههای شغلی و اقتصادی، 16 درصد اخلاقی و خانوادگی و 13 درصد در همه موضوعات، دانستهاند. 9 درصد در این مورد نظر خاصی اعلام نکردند.
زمینه های دروغگویی زنان از دیدگاه پاسخگویان
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره ، بیش از نیمی از پاسخگویان (55درصد) معتقدند حرفهای غیر راست زنان بیشتر در باره امور روزمره زندگی، اخلاقی و خانوادگی است، از 45 درصد باقیمانده، 18 درصد همه موضوعات و 13 درصد مسایل اقتصادی را عنوان کردند، در حالی که 14 درصد از پاسخگویان در این مورد نظر خاصی نداشتند.
بزرگترین دروغی که پاسخگویان شنیدهاند از چه کسی بوده است؟
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 12، 35 درصد از کل پاسخگویان گوینده بزرگترین دروغی را که شنیده اند به یاد ندارند و آن دسته از پاسخگویان که بزرگترین دروغ شنیده شده را به یاد داشته اند، دوستان خود را گوینده این دروغ اعلام کرده اند (22درصد). سیاستمداران با 15 درصد ، فامیل با 14 درصد ، همسر با 8 درصد و همکار با 6 درصد در رده های بعدی بودهاند.
برای ترویج راستگویی در جامعه چه می توان کرد؟
بر اساس آمار مندرج در جدول شماره 13 ، از میان کل پاسخگویان 28 درصد فرهنگ سازی و آموزش را در برچیده شدن دروغ از جامعه موثر دانسته اند ، 21 درصد از پاسخگویان نیز معتقدند که برای حذف این معضل از جامعه هیچ چاره ای نمیتوان اندیشید.
مدیر طرح: سرورالسادات هاشمی
همکاران : فریده حیدرنژاد، فریده درفشی، سیامک کفایی، سمیه گایگانی، شبنم چهره